سرزمین های شمالی

چهارشنبه 87/8/15 :: ساعت 3:41 عصر

سه آمریکایی و سه ایرانی

سه
نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در یک کنفرانس می
رفتند. در ایستگاه قطار سه آمریکایی هر کدام یک بلیط خریدند، اما در کمال
تعجب دیدند که ایرانی ها سه نفرشان یک بلیط خریده اند. یکی از آمریکایی ها
گفت: چطور است که شما سه نفری با یک بلیط مسافرت می کنید؟ یکی از ایرانی
ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهیم.

 

همه
سوار قطار شدند. آمریکایی ها روی صندلی های تعیین شده نشستند، اما ایرانی
ها سه نفری رفتند توی یک توالت و در را روی خودشان قفل کردند. بعد، مامور
کنترل قطار آمد و بلیط ها را کنترل کرد. بعد، در توالت را زد و گفت: بلیط،
لطفا! بعد، در توالت باز شد و از لای در یک بلیط آمد بیرون، مامور قطار آن
بلیط را نگاه کرد و به راهش ادامه داد. آمریکایی ها که این را دیدند، به
این نتیجه رسیدند که چقدر ابتکار هوشمندانه ای بوده است.

 

بعد
از کنفرانس آمریکایی ها تصمیم گرفتند در بازگشت همان کار ایرانی ها را
انجام دهند تا از این طریق مقداری پول هم برای خودشان پس انداز کنند. وقتی
به ایستگاه رسیدند، سه نفر آمریکایی یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب
دیدند که آن سه ایرانی هیچ بلیطی نخریدند. یکی از آمریکایی ها پرسید: چطور
می خواهید بدون بلیط سفر کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت
بدهم.

 


سه آمریکایی و سه ایرانی سوار قطار شدند، سه آمریکایی رفتند.


توی
یک توالت و سه ایرانی هم رفتند توی توالت بغلی آمریکایی ها و قطار حرکت
کرد. چند لحظه بعد از حرکت قطار یکی از ایرانی ها از توالت بیرون آمد و
رفت جلوی توالت آمریکایی ها و گفت: بلیط ، لطفا

¤ نویسنده:روحی نظری






لیست کل یادداشت های این وبلاگ
خانه
مدیریت وبلاگ
شناسنامه
پست الکترونیک


کل بازدیدها:7381


بازدیدامروز:4


بازدیددیروز:0

 RSS 

 Atom 
 
لینک دوستان من
خرم آباد
یادداشت های یک جوان
عاشقانه
ندای لرستان
مدیریت
بچه های خرم آباد

درباره من
سرزمین های شمالی

لوگوی وبلاگ
سرزمین های شمالی

اشتراک در خبرنامه
 


طراحی قالب: روحی نظری